دختر کوچولو و پدرش از رو پلي ميگذشتن.
پدره يه جورايي مي ترسيد، واسه همين به دخترش گفت :
«عزيزم، لطفا دست منو بگير تا نيوفتي تو رودخونه.»
دختر کوچيک گفت :
نه بابا، تو دستِ منو بگير.. پدر که گيج شده بود با تعجب پرسيد:
چه فرقی میکنه ؟؟؟ !!!
دخترک جواب داد: اگه من دستت را بگيرم و اتفاقي واسه م بيوفته،
امکانش هست که من دستت را ول کنم.
اما اگه تو دست منو بگيري،
من، با اطمينان، ميدونم هر اتفاقي هم که بيفته،
هيچ وقت دست منو ول نمي کني.»
نظرات شما عزیزان: